گروه قرآن و عترت نازداب

مقدمه ای بر آغاز حرکت قرآنی زیارت

گروه قرآن و عترت نازداب

مقدمه ای بر آغاز حرکت قرآنی زیارت

روانخوانی قرآن کریم قسمت۱۱

قواعد وقف و ابتدا در قرآن کریم

قواعد وقف و ابتدا

یکى از پایه‌هاى مهم ترتیل، رعایت وقف و ابتدا، یعنى دانستن چگونگى ایستادن بر آیه یا بخشى از آن و چگونگى شروع به خواندن قرآن است. چگونگى وقف و ابتدا، دانش مستقلى از علوم قرآن را تشکیل مى‌دهد، اما غالباً در کتاب‌هاى تجویدى نیز به قواعد مهم آن پرداخته مى‌شود.
براى دست‌یابى و بهره‌گیرى عموم مردم از قواعد وقف و ابتدا، دانشمندان، به وضع علایم و نشانه‌هایى در این‌باره اقدام کرده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها بر روى آیات قرار داده شده است; هم‌چون: مـ‌، ق، ط، لا  و‌...‌.
چون طراح این علایم، آقاى سجاوندى در کتاب «الوقف و الابتداء» بود، به نام علایم سجاوندى مشهور شد.
چرا در پایان هر آیه که مى‌ایستیم، حرف حرکت‌دار را به صورت ساکن تلفظ‌مى‌کنیم؟
علت آن قاعده‌اى است به نام «وقف اسکان»، که در علم تجوید درباره آن صحبت مى‌کنند. وقف اسکان به معناى ساکن نمودن است; یعنى غیر از دو جا (وقف بر «ة‌ـ‌ـة» که در وقف به هاء ساکن خوانده مى‌شود و وقف بر تنوین نصب که به «الف‌مدى» تبدیل مى‌شود.) در بقیه کلمات، حرکت حرف آخر کلمه هرچه باشد، ساکن مى‌شود. در آخر آیات هم، چون ما وقف مى‌کنیم، ناچار حرکت حرف آخر کلمه آخر به سکون تبدیل مى‌شود;[1] مانند: «قُلْ هُوَ اللّهُ احدٌ» که هنگام وقف «اَحَدْ» خوانده مى‌شود.
«ة» هرگاه در آخر کلمه واقع شود، بر اثر وقف تبدیل به «ه» مى‌شود; چرا در زکاة و صلاة یا شهادة این‌گونه‌نیست؟!
در علم قرائت یکى از راه‌هاى وقف، «ابدال» یعنى بدل کردن و عوض نمودن و در اصطلاح قرائت، تبدیل «تاء تأنیث» به «هاء» است; مانند: «صلاة» که تاء تأنیث آن هنگام وقف به «هاء» بدل مى‌شود و تبدیل به «صلاه» مى‌شود; مانند: حىّ على الصلاة، و تاء تأنیث «زکاة» و «شهادة» نیز طبق همین قاعده، هنگام وقف به هاء تبدیل مى‌شود; یعنى در موارد مذکور نیز چنین است.[2] مقصود از وقف در این‌جا وقف در قرائت است، نه وقف در کتابت; یعنى در اداى حروف و کلمات این قواعد را رعایت مى‌کنیم، ولى در نوشتن کلمات تصرّف نمى‌کنیم.
براى فراگیرى قواعد وقف و ابتدا در قرآن، چه مواردى را توصیه مى‌کنید.
ندانستن قواعد وقف و ابتدا موجب بروز مشکلات فراوانى در قرائت قرآن مى‌شود; از جمله: 1. عدم امکان تنظیم نفس در قرائت; 2. ارتکاب وقف قبیح، که گاه معناى کفرآمیز مى‌دهد; 3. کاستن از زیبایى قرائت.
براى آشنایى با قواعد وقف و ابتدا، سه مرحله را باید طى کرد:
اول: آشنایى با علایم و رموز وقف و وصل، که معمولا در پایان مصحف شریف نوشته شده‌اند.
دوم: سعى در فراگیرى مفاهیم و معانى آیات قرآن کریم;
سوم: مطالعه کتاب‌هایى که درباره وقف و ابتدا نوشته شده و یا در کتاب‌هاى تجویدى به موارد مهم آن اشاره شده است.
غفلت نشود که بهترین راه فراگیرى این قواعد، شرکت در جلسه‌هاى معتبر قرائت قرآن و استفاده از کارشناسان مجرب در این زمینه است.
راحت‌ترین راه براى بروز مشکلات وقف و ابتدا، تقویت نَفَس با ورزش‌هاى مخصوص مثل کوه‌نوردى، شنا و‌... و وقف نمودن در انتهاى آیات شریف قرآن کریم است.
«وقف سنّت»، چه وقفى است؟
منظور از «وقف سنّت» مواضعى است که پیامبرگرامى‌اسلام(ص) در آن مواضع همیشه وقف مى‌فرمودند.
اگر در وسط آیه باشد به وقف النبى(ص) مشهور است; مانند: «واستغفره» در سوره‌نصر. موارد دیگر وقف در پایان آیات است که جهت بیان حدّ آیه مى‌باشد و به «وقف بیان» نیز نامیده مى‌شود. این نوع وقف در بیان عموم به «وقف سنّت» مشهور است که بنابر حدیث روایت شده از ام سلمه، پیامبر اکرم(ص) همیشه بر پایان آیات وقف مى‌فرمودند[3] و این روش در قرائت آموزشى اعمال مى‌گردد.[4]
در زیر برخى از کلمات قرآن کریم حرف «م» دیده مى‌شود. خواندن آن به چه صورت است و حکم آن چیست؟ در برخى موارد هم حرف «م» در بالاى کلمه است. در چه صورتى علامت وقف است؟ در کجا به کلمه وصل مى‌شود و باید آن را ادا کرد؟
حرف «میم» که در زیر یا روى  برخى از کلمات و حروف قرآن آمده، حکایت از اعمال قواعد تجویدى دارد; قواعدى مانند: قلب نون ساکن به میم; مثل کلمه «لَیُنْبذَنَّ» که نون قلب به میم شده و «لیمبذنّ» خوانده مى‌شود.
در «وقف لازم» نیز گاهى حرف «م» بر روى کلمات گذاشته مى‌شود. وقف لازم در جایى است که اگر به ما بعدش وصل شود، در معناى مقصود، خلل ایجاد مى‌شود; مانند: آیه (إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَم وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُون); تنها کسانى [دعوت تو را] مى‌پذیرند که گوش شنوا دارند، امّا مردگان[ و آن‌ها که روح انسانى را از دست داده‌اند، ایمان نمى‌آورند; و]خدا آن‌ها را[ در قیامت] برمى‌انگیزد; سپس به سوى او، بازگردانده مى‌شوند.[5] اگر بعد از «یسمعون» وقف لازم صورت نگیرد در معناى مقصود خلل ایجاد مى‌شود.
حرف میم در وقف لازم به صورت «مـ» و در موارد اقلاب نون ساکن و تنوین به صورت «م» نوشته مى‌شود.
طریقه نَفَس‌گیرى در تلاوت قرآن و تقویت نَفَس چگونه است؟
در جاهاى متعددى از قرائت مى‌توان بر خلاف قوانین تجوید نفس گرفت; مثلا: در صورت کم آوردن نفس مى‌توان بر سر حرف ساکن داراى صفت شدّت مانند: أ، ج، د، ت، ط، ب، ق، ک...‌، با سرعت نفس گرفته، آیه را ادامه داد. کسانى گرفتار این مشکل مى‌شوند که نمى‌توانند نفس خود را با مقامات و نغمات در قرائت قرآن هماهنگ کنند و ناچار قوانین وقف و ابتدا را فداى قوانین آهنگ و نغمات قرآنى مى‌کنند. راه حل گرفتار نشدن در کم آوردن نفس، تقویت علم وقف و ابتداست که آیات طولانى را به قسمت‌هاى کوتاه تقسیم کرده، وقف نمود.
راه‌هاى تقویت نفس عبارتند از:
1. تمرین در تنفس عمیق و افزایش عمق تنفس;
2. ورزش: پیاده‌روى، شنا و کوهنوردى;
3. نحوه استفاده صحیح از نفس و هواى بازدم;
4. محدود کردن حروفى که نفس زیادى مى‌طلبد;
5. تمرین بر روى آیات طولانى و افزایش مقدار آن به صورت تدریجى;
6. غلبه بر اضطراب و استرس در حین قرائت قرآن;
7. مکث قبل از قرائت فراز طولانى و حبس نفس در سینه و سپس قرائت آیه;
8. انتخاب آیات کوتاه یا تبدیل آیات بلند به قطعات کوتاه (با رعایت قواعد وقف و ابتدا).
آیا درست است که پیامبراکرم(ص) هر آیه را با یک نفس مى‌خواند؟ مانند بلندترین آیه سوره بقره؟
آن‌چه در برخى از روایات وارد شده این است که پیامبر(ص) بر هر آیه وقف مى‌کرد،[6] ولى وقف کردن بر سر هر آیه به معناى وقف نکردن در بین آیات نیست، بلکه در آیات طولانى، پیامبر(ص) هم با روش صحیح در بین آیه وقف مى‌فرمود.
وقف و ابتدا چیست؟ انواع وقف را نام ببرید و علایم آن را توضیح دهید.
باب وقف و ابتدا از مهم‌ترین ابواب قرائت قرآن کریم است و رعایت آن‌ها با معانى و مفاهیم آیات قرآنى ارتباط دارد.
«وقف» در لغت به معناى «حبس و حرکت نکردن» است و در علم قرائت: «قطع صوت در حین قرائت، همراه با تجدید نفس و سپس ادامه قرائت» را گویند.
وقف بر دو نوع است:
الف) اضطرارى: نوعى وقف است که در آن به سبب اتمام نفس، عطسه، سرفه، فراموشى آیه و‌...، قارى ناچار به وقف مى‌شود و طبعاً از روى اضطرار، به هر کلمه‌اى که رسید بدون توجه به معناى آن وقف مى‌کند.
ب) اختیارى: وقفى است که قارى به اراده و تشخیص خود، کلمه‌اى را اختیار مى‌کند و بر آن وقف مى‌نماید.وقف اختیارى چهار نوع است:
1. تام: اگر بین دو عبارت، هیچ نوع رابطه لفظى و معنوى موجود نباشد، بین دو‌عبارت «وقف تام» خواهد بود.
2. کافى: وقفى است که در آن، هر یک از دو عبارت براى خود جمله مفیدى است و در لفظ نیاز به یک‌دیگر ندارند، ولى در معنا به هم تعلق دارند.
3. حَسَن: وقفى است که در آن، عبارت اول، تمام و مستقل است، ولى عبارت دوم ناقص است و براى کامل شدن خود نیاز به عبارت اول دارد.
این سه قسم وقف که ذکر شد، بدون اشکال است.
4. قبیح: وقفى است که در آن، هر دو عبارت، در لفظ و معنا به یک‌دیگر تعلق دارند و هیچ کدام از آن‌ها به تنهایى جمله مفید نیست. این وقف صحیح نیست.[7]
برخى از مهم‌ترین علایم وقف عباتند از:
ـ «م»: وقف لازم; وقف الزامى‌است و در صورت وصل، احتمال تغییر مفهوم جمله زیاد است.
ـ «قف» و «ط»: وقف مطلق; تأکید مى‌شود، وقف کنید. چون موضوع مورد بحث، تمام شده است.
ـ «ج»: وقف جایز; مى‌توان هم وقف و هم وصل کرد.
ـ «ص»: وقف مرخص; به علت طولانى بودن جمله و کمبود نفس، رخصت داده‌مى‌شود تا وقف کنید و سپس از جاى مناسب شروع به قرائت کنید.
ـ «لا»: وقف ممنوع; نباید وقف کرد. اگر به‌طور اضطرارى مجبور به وقف شدید، حتماً باید برگردید و دوباره به صورت وصل بخوانید.
ـ «قلى»: وقف، بهتر از وصل است.
ـ «صلى» و «ز»: وصل، بهتر از وقف است.
ـ «‌...‌‌ـ‌‌...‌»: وقف معانقه; این علامت سه‌نطقه‌اى اگر بر روى دو کلمه نزدیک به هم قرار داده شود، به این معناست که در صورت وقف بر هر یک از آن‌ها، بر روى دیگرى نمى‌توان وقف کرد.[8]
شرح علایم به کار رفته در هر نوع کتابت (عثمان طه، طاهر خوش‌نویس و‌...) در پایان قرآن با همان کتابت نیز آمده است.
در مورد  علایم قرآنى (غیر از موارد وقف و حرکات) توضیح دهید.
1. «ه»: علامت زیاد بودن حرف و تلفظ نکردن آن است.
2. «صـ»: علامت همزه وصل مى‌باشد; مثل: «انّ الله اشترى».
3. «‌‌‌‌‌‌»: علامت مد و کشیدن است; مثل: «جآء، اولئک».
4. «م»: علامت قلب کردن نون ساکن به میم; مثل: «منم بعد» که خوانده مى‌شود: «مِمْ‌بَعدْ».
5. «نِ»: علامت کسره دادن تنوینى که قبل از یک حرف ساکن واقع شود; مثل: قل‌هو الله احد * الله الصمد که «قل هو الله احدُنِ‌الله الصمد» خوانده مى‌شود.
6. «س»: علامت این است که به جاى «صاد»، تلفظ «سین» نیز جایز است. «و‌الله یقبض و یبصـ‌سـط».
و‌...[9]
در برخى از آیه‌هاى قرآن در پایان آیه علامت «لا» هست; یعنى وقف نکنید، در حالى که در پایان آیه‌ها وقف مى‌کنند، وظیفه چیست؟
هنگامى که علامت «لا» در پایان آیه هست، مى‌توان وقف کرد و پایان آیه با میان آیه تفاوت دارد.
همان‌طور که مى‌دانیم، وقف یعنى ایستادن در حالى که نفس بگیریم و «سکت» همین عمل، ولى بدون نفس گرفتن را گویند و طبق قواعد تجویدى اگر در جایى که باید وقف‌شود یا به قصد وقف در آیات صبر کنیم، ولى نفس نگیریم، اشتباه است؟ در نماز هم خیلى وقت‌ها این امر را انجام مى‌دهیم، ازاین‌رو ممکن است چند آیه را با یک نفس بخوانیم، در حالى که به عقیده خودمان بین آیات وقف کرده‌ایم. لطفاً بگویید، آیا این موضوع، باعث باطل شدن نماز یا ایجاد اشکال در نماز مى‌شود؟
براساس فتاواى برخى از مراجع تقلید، وقف به حرکت و وصل به سکون نماز را باطل مى‌کند، ولى بنابر فتواى حضرت امام خمینى(ره) نماز را باطل نمى‌کند.[10] لطفاً به توضیح‌المسائل مرجعتان مراجعه فرمایید.



. ر.ک: آموزش روخوانى و روانخوانى، درس وقف.
. عباس امید الله کاشانى، علم قرائت، ص‌162‌ـ‌163.
. مجمع البیان، ج‌10، ص‌178.
. ر.ک: سرهنگ بیگلرى: سرّ البیان فى تجوید القرآن، بحث وقف.
‌. انعام، آیه‌36.
‌. ترجمه‌المیزان، ج‌6، ص‌535; ج‌13، ص‌387.
. ر.ک: موسوى بلده، حلیة‌القرآن، ج‌2، ص‌121‌ـ‌133.
‌. همان، ج‌1، ص‌59‌ـ‌60.
. ر.ک: همان، ج‌1‌ـ‌2.
. ر.ک: غلامرضا نیشابورى، استفتائات قرآنى، ص‌69; موسوى بلده، حلیة القرآن، ج‌1، ص‌59 و ر.ک: استفتائات (امام خمینى).
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد